یا ساقی حرم
پا شو حالا ، تا نبینم ، علمت رویِ زمینه
پاشو حالا،نمیدونم،چی بگم من به سکینه
نرو ، پشت و پناهِ حرم ، ساقی آب آورم
خالیِ دور و برم ، ای امیرِ لشکرم
***
هسّه انهض،خل اشوفک، و العلم بیدک رهینه
گوم هسّه،اشلون افهمک،تربی الدربک سکینه
لاتروح ، هز بیدک العلم ، یا ساقی الحرّم
وحدی عفتونی اشعجب،یا کفیلی یا شهم
***
یا اباالفضل، ای برادر،دل به دیدارت نشسته
دیر کردی،یبن امّی ، نمی دونی دل شکسته
بیا،نرو ساقی لب تشنگان،بیا نروای کفیلِ ماندگان
آتش زدن خیمه ها ، بیا بیا ای قمر در آسمان
***
یبو فاضل ، یا عضیدی ، قلبی متحمّل عذاب
اطفال عطشانه او ضماها،تعکس ابعینی السراب
اتأخّریت،العجل یا ساقی الفواطم
العجل العجل یا کفیل الهواشم
وین اخی شعلوا الخیّم،العجل یا قمر یضوی المعالم
***
دو کفش بریده،تشنگی رو کشیده،
علقمی آبش خروشان
می خورد ، بارون نیزه ، یورشی زد مرد میدان
خدا، عبّاس تشنه لب، خدا شهادت در طلب
خدا کوبیده کافران، خدا تو روز و نیمه شب
***
انقطع چفّه، الحومه وحده، العلقمی مایه عذب
العطش ضرّه ، ارماح ترمی ،هجم واعیونه تصب
یا الهی ، یبس چبده ، قاید ابجیش الحسین
لطم جیمه علی جیمه،او تشهد ابحقه العرب
***
پاشو پاشو،تا نفهمن،که نداریم ما علمدار
برو خیمه تا نبردن ، بچّه ها اسیر دربار
چرا خونی پیکرت،زخمی شد بال و پرت
با لبِ تشنه و زخمت،باز شد فرقِ سرت
پراز خون شده بازوی تو،ببین دوابروی تو
نیزه شکسته رو سینه و پهلوی تو
بلند شو عباس پاشو، نباید علم رو زمین بیفته
بلند شو سرورم ، بجون زهرا چشام هرگزنخفته
***
گوم خویه،حتّی تعلن،صولتک و العلم بیدک
ارجع، اتعنّه الخیمنه،قبل لا یهجم عضیدک
لیش دمّک غسّلاک،لیش مجروح ابقفاک
ادری عطشان او خریرک،الضربه البراسک اذاک
جسمک امخضّب جروحه،اخوک وحده لا تعوفه
رمح جارح وسط گلبک،گوم ساعدنه او نشوفه
قوم یا عباس و اهجم،والعلم هزه ابمحنتک
گوم یاخویه ندبتک ، الزهرا تروی ابقصّتک
شاعر اهل البیت:جاسم ثعلبی(الحسّانی)
08/07/1396
:: برچسبها:
#یا ساقی حرم ,
:: بازدید از این مطلب : 1958
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0